مدتی این مثنوی تاخیر شد

 

 

 

یکی از دوستان شیوانا، عارف بزرگ، تاجر مشهوری بود. روزی این تاجر به طور تصادفی تمام اموال خود را از دست داد و ورشکسته شد و از شدت غصه بیمار گشت و در بستر افتاد.
شیوانا به عیادتش رفت و بر بالینش نشست. اما مرد تاجر نمی توانست آرام شود و هر لحظه مضطرب تر و آشفته تر می شد. شیوانا دستی روی شانه دوست بیمارش زد و خطاب به او گفت: دوست داری آرام ترین انسان روی زمین را به تو نشان بدهم که وضعیتش به مراتب از تو بدتر است ولی با همه این ها آرام ترین و شادترین انسان روی زمین نیز هست!؟
دوست شیوانا تبسم تلخی کرد و گفت: مگر کسی می تواند مصیبتی بدتر از این را تجربه کند و باز هم آرام باشد؟ شیوانا سری تکان داد و گفت: آری برخیز تا به تو نشان بدهم.
مرد تاجر را سوار گاری کردند و شیوانا نیز در کنار گاری پای پیاده به حرکت افتاد. یک هفته راه سپردند تا به دهکده دوردستی رسیدند که زلزله یک سال پیش آن را ویران کرده بود. در دهکده زلزله زده، شیوانا سراغ مرد جوانی را گرفت که لقبش آرام ترین انسان روی زمین بود.
وقتی به منزل آرام ترین انسان رسیدند دوست بیمار شیوانا جوانی را دید که درون کلبه ای چوبی ساکن شده است و مشغول نقاشی روی پارچه است. تاجر ورشکسته با تعجب به شیوانا نگریست و در مورد زندگی آرامترین انسان پرسید.
شیوانا او را دعوت به نشستن کرد و در حالی که آرام ترین انسان برای آن ها غذا تهیه می کرد برای تاجر گفت که این مرد جوان، ثروتمندترین مرد این دیار بوده است. اما در اثر زلزله نه تنها همه اموالش را از دست داد بلکه زن و کلیه فرزندان و فامیل هایش را هم از دست داده است. او آرام ترین انسان روی زمین است چون هیچ چیزی برای از دست دادن ندارد و تمام این اتفاقات ناخوشایند را بخشی از بازی خالق هستی با خودش می داند. او راضی است به هر چه اتفاق افتاده است و ایام زندگی خود را به عالی ترین شکل ممکن سپری می کند. او در حال بازسازی دهکده است و قصد دارد دوباره همه چیز را آباد کند و در تنهایی روی پارچه طرح های آرام بخش را نقاشی می کند و به تمام سرزمین های اطراف می فروشد.
مرد تاجر کمی در زندگی و احوال و کردار و رفتار آرام ترین انسان روی زمین دقیق شد و سپس آهی عمیق از ته دل کشید و گفت: فقط کافی است راضی باشی! آرامش بلافاصله می آید!
در این هنگام آرام ترین انسان روی زمین در آستانه در کلبه ظاهر شد و در حالی که لبخند می زد گفت: فقط رضایت کافی نیست! باید در عین رضایت مدام و لحظه به لحظه ، آتش شوق و دوباره سازی را هم دایم در وجودت شعله ور سازی باید در عین رضایت دائم، جرات داشتن آرزوهای بزرگ را هم در وجود خودت تقویت کنی. تنها در این صورت است که آرامش واقعی بر وجودت حاکم خواهد شد. 

  

******************


تجلی گه خودکرد خدا دیده ما را
بدین خانه بیائید و ببینید صفا را
گدایان سلوکیم و شهنشاه ملوکیم
شهنشاه کند سلطنت فقر گدا را
طبیبان خدائیم و به هر درد دوائیم
به هر جا که بود درد فرستیم دوا را
نبندید در مرگ و ز مردن مگریزید
که ما باز نمودیم در دار صفا را
حجاب رخ مقصود من و ما و شمائید
شمائید ببینید من و ما و شما را
خدا در دل سودازدگانست بجوئید
بجوئید زمین را و مپوئید سما را
صفا را نتوان دید که در خانه فقر است
بدین خانه بیائید و ببینید صفا را. 

                                                                            (صفای اصفهانی)

نظرات 22 + ارسال نظر
مشاور سرمایه گذاری چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:18 ق.ظ


سلام دوست عزیز
اگر می خواهید یک سرمایه گذاری درست را تجربه کنید یا
علاقمند به داشتن یک کار پر درآمد و آزاد را دارید شما میتوانید از وبلاگ ما دیدن کنید

مشاور سرمایه چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:34 ب.ظ


سلام دوست عزیز
اگر می خواهید یک سرمایه گذاری درست را تجربه کنید یا
علاقمند به داشتن یک کار پر درآمد و آزاد را دارید شما میتوانید از وبلاگ ما دیدن کنید

آیتا چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:45 ب.ظ

سلام دوست عزیز به فروشگاه منم سر بزن خوشحال می شم عزیزم

"فروشگاه اینترنتی آیتا شاپ " فروش جدیدترین فیلم ها ، کارتون ، نرم افزار ، بازی و... با 35% پایین تر از قیمت پشت جلد کالاها

"">> اخراجی ها 2 - یوسف پیامبر ایرانی - جی تی ای <<"

"""""""""""" Www.aytashop.com """""""""""""""

-- راستگو -- چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:53 ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
ما یک سایت جست و جو ایجاد کرده ایم که فقط سایت های به زبان فارسی در آن ثبت خواهد شد.
شاید به نظرتون کار اضافی باشه چون می شه از گوگل هم استفاده کرد.
ولی تفاوتش در این هست که ما چون سایت و یا وبلاگ های به زبان فارسی را ثبت خواهیم کرد و اگر کسی کلمه انگلیسی را جست و جو کند در نهایت با سایت و یا وبلاگ های فارسی مواجه خواهد شد که در گوگل اگر کلمه انگلیسی جست و جو کنید به سایت های انگلیسی مواجه خواهید شد.

اگر شما مایل به ثبت وبلاگ یا وب سایت خود در موتور جست و جو هستید ابتدا باید یک لینک در وبلاگ یا وب سایت خود به آدرس http://www.rastgo.com با عنوان "راستگو" بدهید و بعد در لینک زیر در خواست می دهید تا وبلاگ یا وب سایت شما در موتور جست و جو ثبت شود.
http://www.rastgo.com/submit-script/

متشکریم

قلی چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:02 ب.ظ

سلام .........
میبینم که عزیز من اومد...بالاخره!!!
خوشحال شدم که دیدم اومدی....کلا چون من عادت دارم از اینجام رد میشم واست نظر بدم....
الآن بنظرم اومد اشتباه اومدم...
چرا بهم نگفتی از صبح این همه با هم حرف زدیم نامرد...!!!
حالا به اومدنت میبخشمت....!!!
میخونم میام نظر میدم....

غریبه شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:39 ق.ظ

خیلی جالب بو.احسنت.من از طرفداران پروپا قرص وبلاگتونم.یه مدت نبودین میومدیم هی مطالبه قبلیو میخوندیم.پاینده و همیشه حاضر باشی

هانی شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:34 ب.ظ

احیانا" از کلانتری آ... (پلیس 110)نیستی حرکات و سکناتت که به طرفای ماشین 110 می خوره و اما آدرس دادنتونم به همون حوالی
به هر حال اگه دایی جونی یا هر دوست دیگه خوش اومدی
مرسی از لطفت
(می گم هنوز زنده ای بابت جی پی اس اون شب

[ بدون نام ] یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:25 ب.ظ

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:56 ب.ظ

دختر خواهر عزیزت جمعه 22 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:43 ق.ظ

سلام ملیکم خوب هستین...چرا....؟
میبینم که ......آره داداش!
حوب قرار سال دیگه ایشالا بیاید آپ کنیدو همرو شرمنده کنید....؟همه یعنی من و من و من....
بقیه خودشونو با من قاطی نکنن لطفا...گفته باشم!
و اما بعد:
آپت خیلی زیبا بود....چه شباهتی بین من و اون مرد نقاش روی پارچه هست.....!هر دو همکار هستیم ...هر دو هم درد هستیم...هر دو مال باخته هستیم....و هر دو راضی هستیم.....!
نگفته کجای دنیاست ...که من برم پلوش...؟!
اما تو یک چیز عین هم نیستیم....اون آتش شوق و دوباره سازی که اون داره ....منم دارم اما مال منو هی خاموش میکنن....به هر وسیله که شده....!!!اما من همچنان در حال مبارزم...میدونی که واتو واتو پرنده ی اعجاب انگیزی.....
از چی بگم ....که خودت در جریانی ....!
اما نقاشی روی پارچه تنها تکنیک آرامش بخشه تو نقاشی....خاله آدرس این عمو رو پیدا کن من کارش دارم....
در مورد شعرت...کاملا تبلیغاتی بود...یهو بگو بیاین به من رای بدین ....!!!
خوب منتظر یک آپ مشتی ام ...بقول ...ببینم بلدی!

هانی شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:12 ق.ظ

سلام به دختر خواهر گرامی
می بینم که بلهههههههههههههههههههههههههه
کارت درسته
آپم می کنیم صبر کن منتظر باش

[ بدون نام ] یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:32 ب.ظ

حامد یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:11 ب.ظ http://www.musiclife.usb.ir

سلام دخی بابا !
خوبی ؟ امروز اومدم یه سرو گوشی به آب بدم ببینم در چه حالی
ماشالله سالی یه بار آپ میشی . . .
منم واسه خودم یه وبی درست کردم . . .
بازم میام . . . راستی یه پیشنهاد !!!!
چرا حرفهای خودتو نمیزنی ؟؟؟ همش شعرو این حرفها میزاری‌ ؟ بابا دخی یه حرفی از دل خودت بزن . . .

دختر خواهر عزیزت.....!!! چهارشنبه 10 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:47 ب.ظ

سعیدس پنج‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:22 ب.ظ

سلام. اولا اون س آخر سعید س مالکیته
بعدشم جالب بود اما گفتنش آسونه اما عملش ...

دختر خواهر عزیزت.....!!! پنج‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:40 ب.ظ

سلام خال جان!
ببین این وب حامد الکیه؟واسه چی وا نمیشه..؟همه کاراش همین جوریه هااااااااااااااااا!!!!!

حالا هی ازش طرفداری کن....هی!
وبشم عین خودشه.....!
الان میاد دم در منو میزنه میره....
دیدش بهش بگو ....که .......آره داداش!!!
توام اگه بدت نمیاد آپ کن....
یا علی

هانی سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:03 ق.ظ

مصدوم آمادس!!!!!!!!

سعیدس چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:26 ب.ظ

با سس هزار جزیره مهرااااااااااااام اوا نه مهساااااااااااااا

[ بدون نام ] جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:54 ب.ظ

هانی شنبه 20 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:56 ق.ظ

سعید تابلو

[ بدون نام ] دوشنبه 22 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:55 ب.ظ


عین خارج شده اینجام.....

[ بدون نام ] شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:33 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد