تولدی دوباره

 

 

سلام به دوستان عزیز و مهربونم، 

امروز روز اول ماه مبارک رمضان، اولین روز مهمانی خداست. چقدر از قبل خودمون رو برای این مهمونی آماده کرده بودیم.  

دیدی وقتی می خوای یکساعت بری مهمونی خانوادگی یا دوستانه چقدر تدارک می بینی . تمام کاراتو از صبح هماهنگ می کنی که بعد از ظهر با مشکلی مواجه نشی و  تو مهمونی حسابی بهت خوش بگذره. 

اما این مهمونی یک مهمونی بزرگ و باشکوهه .خدا در این ماه به تمام بندگانش بار عام می ده و یک جشن اختصاصی برگزار می کنه . از هر صنف و گروه . هر چند همه بندگان برای خدا برابرند و این اعمال ماست که ما را پیش اون عزیز یا خوار می کنه. در این ماه همه از ریز و درشت ، خوب یا بد دعوت می شن. 

 توی این ماهه که فرصت داریم یکبار دیگه خودمون رو بشناسیم ،‌بسازیم و بالا ببریم ، یا نه مهمونی و مراسمش بیاد و بره و ما فقط بیهوده گرسنگی بکشیم و ناسزا بگیم که ای خدا این چه قانونی بود وضع کردی چرا یک ماه ، چرا ... 

یکی از ویژگیهای این ماه صبره ،‌صبر در برابر سختیهای جسمی و روحی. کنترل درون و بیرون وجودمون و چه سخته این صبر. 

صبر با شکر ، صبری که سختی رو عین لذت بدونیم و به خاطر این کنترل و شکرگذاری ، ارتقاء معنوی کسب کنیم.  

اونجا بریم که خدا روز اول وقتی فرشته ها اعتراض کردند که می خوای بنده خاکی رو بیافرینی که فساد و خونریزی کنه فرمود بندم رو برای اون آفریدم " خلیفت اللهی". 

کدوم شاه و بزرگی بندش رو خلیفه خودش می کنه ، فکر کردی به این مسئله؟ 

کدوم شاه اگه بندش خلاف کنه بهش لبخند می زنه و باز بهش امکان جبران می ده. 

کدوم شاه بندش اونقدر براش عزیزه که اونو معشوق خودش می دونه. 

کدوم شاه ؟ واقعا کدوم شاه...؟ 

من عاشق اون شاهی هستم که خالق من ، عزت دهنده ، باقی ،‌قادر و تواناست. 

خدایا دوستت دارم  ...

امیدوارم خداوند صبر با شکر رو قسمت همه ما بکنه و بابت این صبر به اون چیزی که می خوایم برسیم .(آمین)  

چقدر شاعر قشنگ گفته:  

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود 

وین راز سر به مهر به عالم سمر شود 

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر  

آری شود ولیک به خون جگر شود 

 

----------- 

 

دل نوشته:  

 

روزگار غریبیست دوست ،‌ آنجا که پاسخ خوبی را با تردید می دهند.. 

آنجا که خاموشیت را منفعت خویش تفسیر می کنند..  

روزگار غریبیست دوست ، از میان نیزارهای زندگی به سختی می توان عبور کرد.. 

مبادا مارهای خوش خط و خال فریب و ریا تو را بفریبند ...

مبادا لجنزارها و باتلاقهای ناپاکی تو را در خود فرو برند...  

روزگار غریبیست دوست ، با کوله باری از گذشته خاکستری پیش می رانم.. 

شاید در میان این جنگل بی انتها و درختان در هم پیچیده اش نوری از امید بیابم..  

روزگار غریبیست دوست ، آنجا که نارفیقان در لباس رفیق .. 

به تو نزدیک می شوند و تو را از اصل باز می دارند .. 

و تو زمانی خود را می یابی که خود نیستی..  

روزگار غریبی است دوست ، در تلاش برای یافتنت  ..

تمای دشتها و صحراها ،‌ کویرها و کوهها را می پویم .. 

شاید تو را بیابم.. 

آری تصویر تو را بر چهره گلهای دشت .. 

بر شنهای کویر  ..

 و بر عظمت کوهها می بینم ... 

و دلشادم از یافتن جلال و جبروتت...  

روزگار غریبی است دوست ، روزگار غریبیست.. 

و من با گامهای خسته اما امیدوار پیش می روم .. 

و می دانم که تو را خواهم یافت.. 

آری خواستن توانستن است.. 

هر چند دور.. 

هر چند دیر..  

اما تو را خواهم یافت...  

 

--------------- 

 

توی پست قبلیم فراموش کردم خوشحالیم رو از بازگشت پسرم ریرا بیان کنم . خوشحالم که برگشتی پسرم و امیدوارم زمان عزیمت مجدد آمادگی کافی رو داشته باشی و این سفر دیدت رو نسب به خیلی چیزا تغییر بده و به اونی که می خوای برسی. 

اما امروز روز تولد برادر عزیزم سعیده ، سعید جان تولدت رو بهت تبریک می گم . امیدوارم سالهای سال عمر با عزت داشته باشی و در لحظه لحظه زندگیت موفق باشی. 

راستی دوستان سایت وروجکها  پس از مشکلی که پیش اومده بود مجددا" راه اندازی شد و با یک قسمت جدید ویژه ایام ماه مبارک رمضان بروز رسانی میشه حتما" سر بزنید. 

 

--------------- 

 

دل نوشته دوست عزیزم: 

 

این هم دل نوشته دوست عزیزم ، پسر گل و دوست داشتنی: 

خدایا اجازه بده تا همانند قطره ای باران باشم  

تا بر دریا ببارم  

و قطره ای از دریا شوم   

تا کنار دیگر قطرات باشم جمع شویم 

و قطره ای از موج شوم  

و همراه با دیگر قطرات تا عرش شوم 

پیش برویم و چنان بکوبیم 

تا پناهگاه کفر نابود شود 

کمک کن  

تا قطره ای از جان گذشته شوم 

و همانند قطرات پاک دیگر  

به سوی تو آیم 

تا بهترین شوم 

من قطره ای منتظرم.... 

 

(اللهم عجل لولیک الفرج)